ای ز داغ تو روان خون دل از دیده‌ی حور

بی تو عالم همه ماتمکده تا نفخه ی صور

 

خاک بیزان به سر اندر سر نعش تو بنات

اشکریزان به بر از سوگ تو شعرای عبور

 

ز تماشای تجلای تو مدهوش کلیم

ای سرت سرّ انا الله و سنان نخله ی طور

 

دیده‌ها گو همه دریا شو و دریا همه خون

که پس قتل تو منسوخ شد آیین سرور

 

شمع انجم همه گو اشک عزا باش و بریز

بهر ماتمزده کاشانه چه ظلمات چه نور

 

پای در سلسله سجاد و به سر تاج یزید

خاک عالم به سر افسر و دیهیم و قصور

 

تیر ترسا و سر سبط رسول مدنی

آه اگر طعنه به قرآن زند انجیل و زبور

 

تا جهان باشد و بوده است که داده ست نشان

میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور؟

 

سر بی تن که شنیده است به لب آیه‌ی کهف

یا که دیده است به مشکات تنور آیه‌ی نور؟

 

جان فدای تو از حالت جانبازی تو

در طف ماریه از یاد بشد شور نشور

 

قدسیان سر به گریبان به حجاب ملکوت

حوریان دست به گیسوی پریشان ز قصور

 

گوش خضرا همه پر غلغله‌ی دیو و پری

سطح غبرا همه پر ولوله‌ی وحش طیور

 

غرق دریای تحیر ز لب خشک تو نوح

دست حیرت به دل از صبر تو ایوب صبور

 

مرتضی با دل افروخته لاحول کنان

مصطفی با جگر سوخته حیران و حصور

 

کوفیان دست به تاراج حرم کرده دراز

آهوان حرم از واهمه در شیون و شور

 

انبیا محو تماشا و ملائک مبهوت

شمر سرشار تمنا و تو سرگرم حضور

 

#نیر_تبریزی

@Sher_ir

موضوعات: بدون موضوع, محرم  لینک ثابت



[یکشنبه 1394-08-10] [ 07:19:00 ب.ظ ]