​?فقط حیدر امیرالمومنین است?

حضرت علی تیر از پاش در آوردن متوجه نشد چطور متوجه فقیر شد؟ 

سوال: من با یه سنی بحث می کردم می گفت که چرا حضرت علی (ع) وقتی نماز می خوند تیر از پاش در می آوردن نمی فهمید که تیر از پاش دراومد ولی وقتی اون گدا اومد انگشترشو بهش داد؟  بعدشم می گفت مگه حضرت علی (علیه السلام) زکات بر گردنش بوده که اون موقع انگشتر رو به عنوان ذکات به اون فقیر میده؟ حالا به نظر شما آیا چیزهایی که گفتم درست بوده ؟ میشه شما یه مقدار توضیح بیشتر به من بدین؟ سلام عیلکم …ممنون از این که سوال خود را با ما در میان گذاشتید در  پاسخ این سوال شمابه صورت خلاصه و در یک جمله عرض می کنم که در صورت اولی حضرت آن قدر با خدا در ارتباط بوده است که متوجه بیرون اوردن تیر نشده است و در صورت دوم هم چون کمک به فقیر برای خدا و در راه خدا بوده است خداوند حضرت  را از حضور فقیر و درخواست کمکش با خبر کرده است چون در راه خدا و برای خدا بوده است .  به عبارتی دیگر انسان این توان و استعداد را دارد که با انجام اعمال مورد نظر الهی، کمالاتی را کسب نموده و به جایی برسد که دارای تمام  کمالات گردیده و به مقام انسان کامل نائل آید. 2. نائل شدن به مقام انسان کامل، بدین معنا نیست که آنهایی که بدین مقام رسیده اند، حالات گوناگونی نداشته باشند. امام علی(ع)  از دیدگاه ما و بسیاری از مسلمانان، اسوه و الگوی مسلمانان و حائز مقام انسان کامل می باشد، اما حالات مختلفی دارد؛ یعنی گاهی درد کشیدن تیر از پایشان را احساس نمی کنند و گاهی نیز در حال نماز، صدای فقیر را شنیده و انگشتر خویش را به ایشان می بخشند. 3. آنچه در نکتهی دوم بیان شد،گویای این مطلب است که حالت معنویت امام علی(ع) در حالت نخستین بسیار بالاتر از حالت دوم است؛ اما در این موضوع، حرف دقیقتری هم وجود دارد. عرفا می گویند انسان می تواند به جایی برسد که جامع بین ملک و ملکوت گردد؛ یعنی می تواند در عین توجه به ملکوت و خدا، به مسایل ملکی و دنیایی نیز توجه داشته باشد. از این جهت آنها حالت دوم حضرت علی (ع) را بالاتر از حالت نخستین می دانند، چرا که آن حضرت در این حالت به جهت دارا بودن مقام والای انسانی و اشرافیت کامل معرفتی که از آن به مقام جمع سالم تعبیر می کنند، هم نظر به خدا داشته اند و هم به ماسوی الله؛ یعنی در عین اینکه مشغول به خداست، مشغول به ماورا هم می باشد نه اینکه از خدا غافل است و به فقیر توجه کرده، بلکه آنچنان توجه اش به خدا، کامل است که در آن حال، تمام عالم را می بیند. از این جهت این مقام بالاتر از حالتی است که فقط غرق در معنویت و خدا هستند و درد کشیدن تیر را احساس نمی کنند. و در مورد زکات پاسخ این است که - اولا به گواهى تواریخ على ع از دسترنج خود اموال فراوانى تحصیل کرد و در راه خدا داد تا آنجا که مى‏نویسند هزار برده را از دسترنج خود آزاد نمود، بعلاوه سهم او از غنائم جنگى نیز قابل ملاحظه بود، بنا بر این اندوخته مختصرى که زکات به آن تعلق گیرد و یا نخلستان کوچکى که واجب باشد زکات آن را بپردازد چیز مهمى نبوده است که على ع فاقد آن باشد، و این را نیز مى‏دانیم که فوریت وجوب پرداخت زکات” فوریت عرفى” است که با خواندن یک نماز منافات ندارد. ثانیا اطلاق زکات بر” زکات مستحبّ” در قرآن مجید فراوان است، در بسیارى از سوره‏هاى مکى کلمه” زکات” آمده که منظور از آن همانزکات مستحبّ است، زیرا وجوب زکات مسلما بعد از هجرت پیامبر ص به مدینه، بوده است (آیه 3 سوره نمل و آیه 39 سوره روم و 4 سوره لقمان و 7 سوره فصلت و غیر اینها)

موضوعات: آیینه خدا  لینک ثابت



[پنجشنبه 1396-06-16] [ 10:44:00 ق.ظ ]